ساعت دماسنج

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
   1   2      >
 
+ adamake 
آقاي عسگري بنده افتخار ملاقات با شما را نداشته ام(و بسيار مشتاق) بنابراين نمي توانم نتيجه گيري خاصي داشته باشم .اين ماجرا را دنبال كردم انتقاد شما نسبت به تفسير علمي بسيار هوشمندانه است اما آيا اين هم درست است كه بدون اطلاعات كافي اين نقد را به جلسه اي نسبت بدهيد كه يكبار هم در آن شركت نكرده ايد!!! (بنا به ادعاي نويسنده پاسخ) و يا خالصانه تر بود با مديران اين مجموعه در ميان مي گذاشتيد ضمن اينكه همانطور كه شما اجازه نقد داريد به باقي هم اجازه پاسخ قائل شويد جسارتا بنده اين نوع مظلوم نمايي را تنها براي فرافكني افكار عمومي ميبينم و انتظار عكس العملي روشنتري داشتم
پست الكترونيكي adamake1400@gmail.com
+ دوست 
دوست عزيزشماكه خودانتقاد كرده اي چراتاب شنيدن جواب انتقاد رانداريدواگرمدركي دال بر تفسير علمي درموسسه داريد بنويسيدباتشكرhttp://بب
+ عليرضا نقدي 

بنده كارشناس قرآن نيستم اما در باب اين بحث لازم ميدانم كه به نظر استاد فاطمي نيا در مورد تفسير علمي قرآن كه در تاريخ 28 صفر از شبكه 4 سيما پخش شد اشاره داشته باشم

استاد ميفرمايد : خداوند در قرآن همه چيز را بيان كرده (هيچ تر وخشكي نيست كه در قران به آن اشاره نشده باشد ) اما قرآن كتاب شيمي و فيزيك ..... نيست قرآن كتاب هدايت و ارشاد است كه براي هدايت بشر نازل شده و در آن اشاراتي به مسائل علمي شده تا بشر بر يافته هاي علمي خود مغرور نگردد
+ اصل فلاح 
من با ديدگاه آقاي عسگري موافق نيستم چون با تفسير علمي قرآن موافقم زيرا جوانان تحصيلكرده را به دين خوشبين مي كند و تعارض دين و علم را تا حدودي حل مي كند. اما مهم اين است كه چه كسي تفسير علمي مي كند. مرحوم بازرگان و آيت الله طالقاني توانايي اينگونه تفاسير را دارند نه هر جوانان ليسانسيه.
+ محمد علي رنجبر كهن 

كمترين اثر منفي چنين گفتگو هاي ناكام اين است كه باعث تعطيلي نقد و نقادي مي شود . من مقاله اي را درباره نگاه علمي به قرآن آماده كرده بودم كه موضوع را از نگاه سوم مورد بررسي قرار دهم اما با برخوردي كه با دوست عزيزم حسين آقا عسگري شد از انتشار آن خودداري مي كنم . ان شاالله نوبت هاي بعدي گقتگوي علمي آن را ارايه خواهم كرد. دانشجوي كارشناسي ارشد حديث و علوم قرآن از بخش چهار باغ شهرستان ساوجبلاغ.

+ عليزاده 
متاسفم كه قراني ها نمي توانند باهم گفتگوي انتقادي داشته باشند. چرا دوستان مكتب القرآن فكر مي كنند همانند قرآن مقدس هستند و هيچ كس حق نزديك شدن به حريم آن ها را ندارد. بي شك معرفت ها و شناخت هاي ما از قرآن و دين چون بشري است ، مقدس هم نيست و احتياج به پرايش و تصحيح دارد. به اميد روز هاي آفتابي.
+ شوپنهاور 

قلم به اندازه روح و مغز صاحب آن مي تواند سبب خير و شر باشد.

+ ژان پل سارتر 
قلم را هر طور بچرخاني مي چرخد، عمده آن است كه چگونه و كجا و چرا بچرخاني؟
+ نيچه 
انكه از قلم به عنوان چماق استفاده مي كند ممكن است همان چماق، روزي بر گرده خودش فرود آيد.
+ لوي پاستور 
آنگاه به حقيقت انتقاد مي رسي كه از خودت انتقاد كني.
+ ارسطو 
انتقاد از روي خير و صلاح، سازنده است و از روي حقد و حسد ويرانگر.
+ برنارد شاو 
آنكه تاب انتقاد ندارد هيچ گاه موفق نمي شود.
+ فرانتس ليست 
اگر انتقاد ديگران را مي پذيري، حق داري از ديگران هم انتقاد كني.
+ بطلميوس 
تا درباره موضوعي صد در صد اطمينان نداشته باشي انتقاد نكن.
+ چخوف 
زهر قلم، از نيش افعي مهلكتر و نوش آن از شهد ناب شيرين تر است.
   1   2      >